هدیه
 
همه چی
 
 

پیرمردی نحیف و لاغری روی صندلی اتوبوسی که دریک جاده ی روستایی پیش می رفت‌٬نشسته بودودسته گلی دردست داشت.آن سوی راهروی اتوبوس هم٬دخترجوانی نشسته بودکه چشم هایش هرچند لحظه یکباربه طرف دسته گل پیرمردبرمی گشت.لحظه ای رسید که پیرمرد قصد پیاده شدن کرد.او بدون مقدمه دسته گل را روی دامن دخترگذاشت وگفت:میبینم که خیلی به گل علاقه دارید٬وتصور می کنم که همسرم ازتقدیم این دسته گل به شماخیلی خوشحال خواهدشد٬به او خواهم گفت دسته گل را به شما تقدیم کردم.دختردسته گل را پذیرفت و سپس پیاده شدن پیرمردو راهی شدن وی به سوی یک گورستان کوچک رابانگاه دنبال کرد.



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






ارسال شده در تاریخ : جمعه 30 مرداد 1391برچسب:, :: 23:26 :: توسط : فاطمه

درباره وبلاگ
دنیا در حکم یک دوربین است,لبخند بزنید. به وبلاگ خودتون خوش آمدید
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان همه چیز و آدرس tiptop2070.LoxBlog.Com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 56
تعداد نظرات : 71
تعداد آنلاین : 1



فال امروز